کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایرانمطالعات المپیک2717-433622220141222The Effects of Short-term Grape Seed Extract (GSE) Supplementation on Malondialdehyde and Serum Creatine Kinase Subsequent to Aerobic Exercise in Menتأثیر مکملسازی کوتاهمدت عصارة دانة انگور سیاه (GSE) بر مالون دیآلدهید و کراتین کیناز سرمی پس از یک جلسه فعالیت هوازی در مردان1051167891FAوحید ساری صرافاستادیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تبریز، ایرانحسین بابائیدانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانجواد حق روانعضو هیأت علمی دانشکده فنی - حرفه ای، تبریز، ایرانحمید رضا زلفیدانشجوی دورة دکتری فیزیولوژی ورزش دانشکدة تربی تبدنی و علوم ورزشی دانشگاه تبریز، ایرانJournal Article20130328Abstract
The aim of this study was to examine the effect of short-term grape seed extract (GSE) supplementation on malondialdehyde (MDA) and serum total creatine kinase(CK) responses after an aerobic exercise in men. Twenty-two men (age: 19±1 years, BF: 12±3%, BMI 22±2, and VO<sub>2max</sub> 39±2 ml.kg<sup>-1</sup>.min<sup>-1</sup>) were randomized in a double-blind manner to either a grape seed extract supplement (n =10; 200 GSE mg/day) or a placebo (n =12; 200 PLA mg/day) for 14 days. After supplementation period, all subjects were participated in aerobic exercise protocol with 75% VO<sub>2max</sub> on the treadmill for 30 minutes. Blood samples were obtained prior (baseline), after fourteen day supplementation (before exercise), and immediately after the exercise protocol. Data were analyzed by analysis of variance (ANOVA) with repeated measure and Bonferroni as appropriate using SPSS<sub>15</sub> at P<0.05.The results showed that, after exercise, there were no significant differences between groups in TAC levels (P>0.05). However, the MDA and CK were less than in PLA group after exercise in GSE group (P<0.05). It can conclude that two weeks of GSE supplementation could attenuate exercise-induced oxidative stress.تحقیق حاضر به منظور تع یین تأثیر مکم لسازی کوتا همدت عصارة دانة انگور سیاه ) GSE ( بر پاسخ مالون د یآلدهید و کراتین کیناز سرمی به دنبال یک جلسه فعالی ت هوازی در مردان انجام گرفت. بیست و دو مرد غیرورزشکار سالم )سن: 1± 19 سال، درصد چربی: 3± 2/ 12 ، شاخص تودة بدنی: 2± 22 / 22 و اکسیژن مصرفی بیشینه: 2± 28 / 39 میل یلیتر/کیلوگرم/دقیقه( به صورت تصادفی در دو گروه مکمل 10( GSE نفر؛ 200 میل یگرم در روز( و دارونما ) 12 نفر( تقسیم شدند. آزمودن یها پس از چهارده روز مکم لسازی در فعالیت هوازی با 75 % اکسیژن مصرفی بیشینه به مدت سی دقیقه روی نوارگردان شرکت کردند. نمون ههای خونی قبل از مکم لسازی )حالت پایه(، پس از چهارده روز مکم لسازی )قبل از فعالیت( و بلافاصله بعد از قرارداد ورزشی گرفته شد. داد هها، با استفاده از تحلیل واریانس در انداز هگیر یهای مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05 / P >0 در نر مافزار SPSS15 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بعد از فعالیت ورزشی در ظرفیت ضداکسایشی تام هیچ یک از گرو هها تغییر معناداری وجود نداشت P >0/05( (؛ با این حال، دامنة افزایش مالون د یآلدهید و کراتین کیناز در گروه مکمل پس از انجام فعالیت هوازی کمتر از گروه دارونما بود ) 05 / P >0 (. لذا، دو هفته مکم لسازی GSE احتمالاً از فشار اکسایشی ناشی از ورزش م یکاهد.کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایرانمطالعات المپیک2717-433622220141222Pretreatment Effect of Threeand Sixweeks Aerobic Exercise on Acute Doxorubicin-Induced Hepatic Stressاثر پیش درمان سه و شش هفته تمرین هوازی بر استرس اکسایشی کبدی ناشی از القای حاد دوکسوروبیسین1171287892FAفاطمه ذوالفقارزادهدانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزش دانشگاه مازندران،ایرانولی اله دبیدی روشناستاد گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکده تربیت بدنی ، دانشگاه مازندران، ایراناکبر حاجی زاده مقدماستادیار گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران، ایرانJournal Article20130328Training status and fitness level may affect on performance due to caffeine ingestions effects in women.This study investigated the effect of training status on muscular and physiological performance induced by acute caffeine ingestion in trained and untrained women. 12 trained and 12 untrained women participated in this study voluntarily. In a double blind and randomized fashion, subjects consumed caffeine (6 mg per kg body weight) and placebo. One hour after ingesting either the caffeine or placebo, muscle strength (one- repetition maximum) and endurance (repetitions to failure at 60% of 1RM) were measured in bench press and leg press exercises. Also, anaerobic power was tested by RAST protocol. Order of trials were counterbalance and crossover.Based on obtained results, caffeine increased muscle strength in bench press (P=0.012) and maximum power in RAST test performed by trained group (P=0.028). Repeated measures ANOVA indicated that effect of caffeine on bench press 1RM were different between two groups significantly (P=0.045). Based on these findings, it seems that effects of caffeine's are different between trained and untrained women and it may be due to different muscle mass.دوکسوروبیسین ) DOX ( آنتی بیوتیکی آنتراسیکلینی و یکی از مؤثرترین داروهای ضدتوموری است که عموماً برای درمان انواع سرطان ها استفاده می شود. با وجود این، استفاده از این دارو با مسمومیت در بافت های سالم همراه است. مطالعةحاضر برای نخستین بار اثر پیش درمان سه و شش هفته تمرین هوازی دویدن روی نوارگردان، قبل از القای حاد DOX بر تغییرات شاخص های مرتبط با استرس اکسایشی کبدی را بررسی کرده است، شامل مالون دی آلدهید ) MDA ( و سوپر اکسید دیسموتاز ) SOD ( در موش های صحرایی نر. 48 سرموش صحرایی نر به طور تصادفی به سه گروه کنترل و تمرین سه هفته ای و تمرین شش هفته ای تقسیم شدند. برنامةتمرین شامل دویدن روی نوارگردان به صورت پیشرونده به مدت 25 - 54 دقیقه در روز با سرعت 15 - 20 متر در دقیقه،پنج جلسه در هفته و به مدت سه و شش هفته بود. در پایان دورةتمرین، موش های گروه کنترل و تمرین مجدداً به طور تصادفی به زیرگروه های دوکسوروبیسین و سالین) 9/ 0 درصد( تقسیم شدند. هر دو تزریق 24 ساعت پس از آخرین جلسةتمرین انجام شد و موش ها 24 ساعت پس از آن کشته شدند. آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد تزریق حاد DOX به ایجاد افزایش معنادار MDA و کاهش معنادار SOD در بافت کبد در مقایسه با گروه سالین می انجامد. با وجود این، اگرچه انجام سه هفته تمرین هوازی قبل از القای DOX سبب کاهش غیرمعنادار سطوح MDA شد، اما کاهش معناداری در سطوح این شاخص متعاقب شش هفته تمرین هوازی و افزایش معناداری در سطوح SOD بعد از سه و شش هفته تمرین در مقایسه با گروه سالین مشاهده شد. نتایج مطالعةحاضر حاکی از آن است که پیش درمان با تمرین منظم هوازی رویکردی غیردارویی در برابر استرس اکسایشی ناشی از القای دوکسوروبیسین است. به علاوه، از طریق مهار اکسیدانت و تنظیم مثبت آنتی اکسیدانت ممکن است تحمل کبد در برابر مسمومیت کبدی ناشی از دوکسوروبیسین بهبود یابد.کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایرانمطالعات المپیک2717-433622220141222The Comparison of the Effect of Traditional Resistance Training
and it’s Combination with Core Stability Training on Performance
and Blood Lactate Level of Elite Women Swimmersمقایسة تأثیر تمرین مقاومتی سنتی و ترکیب آن با تمرینات پایداری تنه بر عملکرد، خستگی عضلانی و پاسخ لاکتات خون شناگران زن نخبه1291417893FAفرزانه تقیاناستادیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خواسگان (اصفهان) ایرانمحمد فرامرزیدانشیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی ، دانشگاه شهرکرد، ایراندرسا ظفرمنشارشناس ارشد فیزیولوزی ورزش، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان (اصفهان)، ایرانJournal Article20130202The purpose of the study was to investigate the effect of 8 weeks core stability training along with traditional resistance training on the performance and blood lactate level rate among the female (girl) swimmers .in order to do so, twenty elite swimmers aged 14-17 years, (average age:14.85±2.9646, height :159±5.0026 cm, weight 52.52±12.851 kg, fat percent 17.882±12.1, and VO2max38.245±10.027 ml) were selected randomly and divided into two experimental and control groups. Subjects in experimental group participated in traditional resistance training for 8 weeks (including 40-miniute training program, with 50-70% 1RM ,in 8-12 repetitions) and core stability training (including 20-miniute training program, with 50–70% 1RM,in 8-12 repetitions). During this period, the subjects in control group were asked to perform only traditional resistance training. Lactometer unit was used to measure lactate level at rest and immediately after exercise in pre-test and post-test. swimming records were used to determine functional level and also In order to determine the fatigue rate of core stability muscles, the fatigue tests were used (including Side Bridge Test, Back Extensor Test and Abdominal Fatigue Test) before and after 8 weeks training. paired T-test and independent T- test were used respectively to compare intra-group and intergroup differences. The results showed that the swimming record of the experimental group athletes was decreased 2.97 seconds and the record of fatigue test in core stability muscles was increased 56.73 seconds. Right after activity, the lactate was decreased about 1.25 mml. There was a significant difference between the function and fatigue rate in core stability muscles of test and control groups. However, no significant difference was observed between the two group concerning lactate during resting time and immediately after activity (P<0.05). The obtained results indicated that the traditional resistance training accompanied by core stability training is more effective for improving the function (of swimming record) and reducing blood lactate as well as axis muscles fatigue among swimmers. So, it is recommended that these trainings used in preparation program of these athletes .هدف از این تحقیق مطالعة تأثیر هشت هفته تمرینات پایداری تنه به همراه تمرینات مقاومتی سنتی بر عملکرد، خستگی عضلانی و میزان لاکتات خون دختران شناگر بود. بدین منظور 20 شناگر زبدة 14 - 17 ساله )میانگین سنی 9646 / 2± 85 / 14 سال، قد 0026 / 5± 159 سانت یمتر، وزن 851 / 12 ± 52 / 52 کیلوگرم، درصد چربی 1/ 12 ± 882 / 17 ، حداکثر اکسیژن مصرفی 027 / 10 ± 245 / 38 میل یلیتر( انتخاب و ب هطور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرارگرفتند. گروه تجربی به مدت هشت هفته در تمرینات مقاومتی سنتی )شامل برنامة تمرینی 40 دقیق های، با شدت 50 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه، در تکرارهای 8 تا 12 تایی( و پایداری تنه )شامل برنامة تمرینی 20 دقیق های، با شدت 50 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه، در تکرارهای 8 تا 12 تایی( شرکت کردند و گروه کنترل تنها تمرینات مقاومتی سنتی را انجام دادند. سطح لاکتات در زمان استراحت و بلافاصله پس از فعالیت در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از دستگاه لاکتومتر انداز هگیری شد. برای تعیین سطح عملکرد از رکورد شنا، همچنین جهت تعیین میزان خستگی عضلات پایداری تنه از آزمو نهای خستگی )شامل آزمون پل جانبی، آزمون بازکنندة کمر، آزمون خستگی عضلات شکم( قبل و بعد از هشت هفته تمرین استفاده شد. به منظور مقایسة تفاو تهای درو نگروهی از t زوجی و برای مقایسة بین گروهی از t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد رکورد شنای ورزشکاران در گروه تجربی 97 / 2 ثانیه کاهش و رکورد آزمون خستگی در عضلات پایداری تنه 73 / 56 ثانیه افزایش داشته است. لاکتات بلافاصله پس از فعالیت به میزان 25 / 1 میلی مول کاهش یافت. بین عملکرد و میزان خستگی در عضلات پایداری تنه در دو گروه آزمایش و کنترل اختلاف معناداری وجود داشت. همچنین، در میزان لاکتات بلافاصله پس از فعالیت نیز هیچ گونه اختلاف معناداری بین دو گروه مشاهده نشد ) 05 / P<0 (. به طور کلی، به نظر می رسد برنامة تمرینی مقاومتی سنتی به همراه تمرینات پایداری تنه جهت بهبود عملکرد )رکورد شنا( و کاهش لاکتات خون و خستگی عضلات محوری در شناگران مؤثرتر است. بنابراین، توصیه م یشود این نوع تمرینات در برنامة آماد هسازی این ورزشکاران گنجانده شود.کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایرانمطالعات المپیک2717-433622220141222A comparison of digit ratio (2D:4D) in Iranian elite and non- elite runnersمقایسة نسبت طول انگشت دو به چهار (2D:4D) در دوندگان نخبه و غیرنخبة ایرانی1431527937FAدانیال تیماجیکارشناس ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد، ایراناحمد همت فراستادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد، ایرانحمید آقا علی نژاددانشیار دانشگاه تربیت مدرس، ایرانشیرین قادری گودرزیکارشناس ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد، ایرانJournal Article20030702The ratio of second to fourth finger length (2D:4D) indicates the serum testosterone concentration before birth. It is reported that low 2D:4D is associated with high performance in sport. The purpose of this study was to investigate of 2D:4D in Iranian elite and non-elite men runners. To this end, 64 elite with mean (age: 26.51±7.01 yrs, height: 179.49±6.51cm, weight: 68.47±7.90kg and BMI: 21.63±2.81) and 61non-elite with mean (age: 23.46±5.73 yr, height: 177.45±6.12 cm, weight: 66.39±7.50kg and BMI: 21.23±1.84) collegiate runners in speed, half- endurance, and endurance events were selected as participants. The fingers lengths were measured by scanning the hand. Data were analyzed with independent T test and one way ANOVA with significance level of (P<0.05) using SPSS software, version 20. Findings of this study showed that there is a significant difference in same-side hands between groups of elite and non-elite sprinters (P<0.05). But, there is no significant difference in digit ratio between two groups of elite and non-elite endurance and half-endurance runners (P>0.05). Therefore, findings of the present study suggest that the digit ratio can be used as an indicator in the process of talent identification in sprinters.نسبت طول انگشت دوم به چهارم دست (2D:4D) نشانگر غلظت تستوسترون سرم پیش از تولد است. گزارش شده 2D:4D پایین با اجرای بالا در ورزش مرتبط است. هدف پژوهش حاضر بررسی2D:4D در دوندگان نخبه و غیرنخبه مرد ایرانی بود. به این منظور 64 دونده در مادههای سرعت، نیمهاستقامت و استقامت در گروه نخبه با میانگین سن 01/7±51/26 سال، قد 51/6±49/179 سانتیمتر، وزن90/7±47/68 کیلوگرم و شاخص تودة بدنی 81/2±63/21 کیلوگرم بر مجذور قد و 61 دوندة دانشگاهی در گروه غیرنخبه با میانگین سن 73/5±46/23 سال، قد 12/6±45/177 سانتیمتر، وزن50/7±39/66 کیلوگرم و شاخص تودة بدنی 84/1±23/21 کیلوگرم بر مجذور قد آزمودنی انتخاب شدند. طول انگشتان با استفاده از اسکن دست اندازهگیری شد. دادهها با آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه در سطح معناداری 05/0P< تعیین و تمامی روشهای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخة 20 تجزیه و تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد در هر دو دست بین نسبت انگشت دو به چهار در دو گروه از دوندگان سرعت نخبه و غیرنخبه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، اما در هر دو دست بین نسبت انگشت دو به چهار در دو گروه از دوندگان نیمهاستقامت و استقامت نخبه و غیرنخبه تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<P). بنابراین یافتههای حاضر پیشنهاد میکند نسبت طول انگشت دوم به چهارم شاخصی در فرایند استعدادیابی دوندگان سرعت استفاده شود.کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایرانمطالعات المپیک2717-433622220141222The effect of 10 weeks resistance training on bone mineral density in patients with prostate cancerتأثیر ده هفته تمرینات مقاومتی بر تراکم مواد معدنی استخوان بیماران مبتلا به سرطان پروستات1531617947FAنادر رهنمادانشیار دانشگاه اصفهان، دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان، ایرانحمید امامیدانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پژشکی اصفهان، ایرانعفت بمبئی چیشهپر طاهریدانشگاه علوم پزشکی البرز، ایرانJournal Article20130820Prostate cancer is the most common critical cancer and the second leading cause of cancer deaths in men. Decrease of bone content and bone mineral density are the side effects of this cancer treatment which can affect the lives of patients. The aim of this study was to investigate the effects of ten weeks resistance training on bone mineral density and content in patients with prostate cancer. Twenty-four non-metastatic prostate cancer patients voluntarily participated in the study and randomly assigned into experimental (n=12) and controls (n=12) groups. The experimental group performed resistance training for 10 weeks but the control group did not participate in any regular exercise. Before and after resistance exercise, bone mineral density and content of the femoral neck, femoral trochanter, Ward's angle and lumbar were measured using DEXA. Results were analyzed using dependent and independent t-test. Results showed that there was no significant difference between before and after resistance training program on bone mineral density (P>0.05) in any of the experimental and control groups. Also, no significant differences were found in any of the variables between two groups (P>0.05). It can be concluded that the resistance training does not effects on bone mineral density in patients with prostate.سرطان پروستات از شایعترین سرطانهای بدخیم و دومین علت مرگ ناشی از انواع سرطان در مردان است. کاهش تودة استخوانی و میزان دانسیتة مواد معدنی استخوان از جمله عوارض درمانی این سرطان است که زندگی بیماران را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر ده هفته تمرینات مقاومتی بر تراکم مواد معدنی استخوان در بیماران مبتلا به سرطان پروستات بود.24 بیمار مبتلا به سرطان غیرمتاستاتیک پروستات، بهصورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت و بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. بیماران گروه تجربی به مدت ده هفته به انجام تمرینات مقاومتی پرداختند، اما بیماران گروه کنترل در هیچ برنامة منظم ورزشی مشارکت نکردند. قبل و بعد از اجرای تمرینات مقاومتی، تراکم استخوانی نقاط گردن ران، تروکانتر ران، زاویة واردز و کمر نمونهها با استفاده از دستگاه DEXA سنجش شد. نتایج با استفاده از t وابسته و مستقل تجزیه و تحلیل شد.بین قبل و بعد از برنامة تمرین مقاومتی در تراکم استخوانی (05/0P>) بیماران گروه تجربی و کنترل در هیچ یک از نقاط ارزیابی شده تفاوت معناداری مشاهده نشد. علاوه بر این، بین دو گروه نیز در هیچ یک از متغیرها تفاوت معناداری یافت نشد (05/0P>). از یافتههای این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که ده هفته تمرینات مقاومتی تأثیری بر تراکم استخوان بیماران مبتلا به پروستات ندارد.کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایرانمطالعات المپیک2717-433622220141222The effect of training status on muscular and physiological performance induced by acute caffeine ingestion in femalesتأثیر وضعیت تمرینی بر عملکرد عضلانی و فیزیولوژیایی ناشی از مصرف حاد کافئین در زنان1631747948FAحمید اراضیدانشیار فیزیولوژی ورزش دانشگاه گیلانمحسن ابراهیمیاستادیار فیزیولوژی ورزش دانشگاه سمنان، ایرانسپیده اصغر پورکارشناسارشد فیزیولوژی ورزش دانشگاه گیلانJournal Article20140208Training status and fitness level may affect on performance due to caffeine ingestions effects in women.This study investigated the effect of training status on muscular and physiological performance induced by acute caffeine ingestion in trained and untrained women. 12 trained and 12 untrained women participated in this study voluntarily. In a double blind and randomized fashion, subjects consumed caffeine (6 mg per kg body weight) and placebo. One hour after ingesting either the caffeine or placebo, muscle strength (one- repetition maximum) and endurance (repetitions to failure at 60% of 1RM) were measured in bench press and leg press exercises. Also, anaerobic power was tested by RAST protocol. Order of trials were counterbalance and crossover.Based on obtained results, caffeine increased muscle strength in bench press (P=0.012) and maximum power in RAST test performed by trained group (P=0.028). Repeated measures ANOVA indicated that effect of caffeine on bench press 1RM were different between two groups significantly (P=0.045). Based on these findings, it seems that effects of caffeine's are different between trained and untrained women and it may be due to different muscle mass.وضعیت تمرینی و سطح آمادگی ممکن است بر عملکرد پس از مصرف کافئین در زنان تأثیر بگذارد. بنابراین، هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت تمرینی بر عملکرد عضلانی و فیزیولوژیایی پس از مصرف حاد کافئین درزنان تمرینکرده و تمریننکرده بود. دوازده زن تمرینکرده و دوازده زن تمریننکرده داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها در دو جلسة مجزا به فاصلة یک هفته از یکدیگر، به روش دوسوکور و تصادفی، کافئین (6 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و دارونما مصرف کردند. یکساعت پس از مصرف، قدرت عضلانی از طریق آزمون یک تکرار بیشینه در حرکت پرسسینه و پرسپا، استقامت عضلانی از طریق شمارش تعداد تکرارهای حرکت پرسسینه و پرسپا با وزنة 60 درصد یک تکرار بیشینه، و توان بیهوازی با آزمون RAST اندازهگیری شد. ترتیب جلسات به روش تقاطعی و تعادلی تنظیم شد. برای بررسی تفاوت بین گروهها از روش آماری آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر و برای بررسی هر گروه به طور مستقل از آزمون t همبسته استفاده شد. سطح معناداری در این تحقیق، 05/0P< در نظر گرفته شد. براساس نتایج بهدست آمده، کافئین در گروه تمرینکرده موجب افزایش قدرت در حرکت پرس سینه (012/0P=) و بهبود حداکثر توان (028/0P=) و شاخص خستگی (016/0 P=) در آزمون دست شد؛ ولی، در گروه تمریننکرده فقط استقامت در حرکت پرسپا (035/0P=) را افزایش داد. آزمون آماری ANOVA با اندازه گیری مکرر نشان داد اثر کافئین بر قدرت عضلانی بالاتنه به طور معناداری در دو گروه متفاوت بود (045/0P=). بر اساس یافتههای بهدست آمده به نظر میرسد آثار کافئین در زنان تمرینکرده نسبت به زنان تمریننکرده متفاوت است و احتمالاً ناشی از تفاوت در تودة عضلانی آنهاست.کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایرانمطالعات المپیک2717-433622220141222Effect of Taurine supplementation on markers of muscle damage from eccentric resistance exercise in male bodybuildersتأثیر مکملسازی تورین بر شاخصهای آسیب عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی مقاومتی برونگرا در مردان بدنساز1751887949FAمحمد فرامرزیدکتری فیزیولوژی ورزشی، دانشیار دانشگاه شهرکردمصطفی رحیمیدانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزشی دانشگاه بقیه اللهاکبر اعظمیان جزی– دکتری فیزیولوژی ورزشی، دانشیار دانشگاه شهرکردجمشید احمدیان جونقانیکارشناسارشد فیزیولوژی ورزشی ، دانشگاه شهرکردJournal Article20130131Taurine supplement has some properties like cell protective, maintain of cell function, and enantiostasis. Thus, it seems that could be efficient supplement in lesson of muscle injury following resistance training. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effect of Taurine supplementation on markers of resistance exercise-induced muscle damage in male bodybuilders. Twelve male bodybuilders (age 19.4±1.07 year, weight 67.4±12.7Kg, height177.3±6.6 cm, BMI 21.3±3.2 Kg/m<sup>2</sup>, and background of training 13.8±8.7) voluntary selected as a sample and randomly divided to two groups: supplement group (n=12) and placebo group (n=12). Design of study was crossover. The subjects of supplement groups consumed Taurine (6 grams each day) for 7 days and placebo group consumed starch and after that they took part in early stage of test. Then, they passed wash out period of two weeks. Afterwards the supplement group consumed starch and placebo group consumed Taurine for another 7 days. Resistance training protocol was included one session of whole body resistance activity emphasis on eccentric part of movements. The blood sample was taken before, 24, and 48 hours after the training protocol. In addition, DOMS index was measured before, after, 24, and 48 hours too. The result showed that resistance training produced an increase in CK, LDH, Mb, and DOMS. But there was no significant decrease in CK, LDH, Mb, cortisol, and DOMS following one week of Taurine consumption in male bodybuilders. However, in comparison with control group, the CK, Mb, and DOMS variables were decline in supplement group. It suggests use of longer periods of Taurine consumption and different training protocol to disclose Taurine effects on exercise-induced muscle damage. تورین به دلیل ویژگیهای محافظتی سلول و حفظ عملکرد سلول در مقابل نوسان محیط خارج، به نظر میرسد مکمل مؤثری در کاهش آسیب عضلانی به دنبال فعالیت مقاومتی باشد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر مصرف مکمل تورین بر شاخصهای آسیب عضلانی مردان بدنساز بود. بدین منظور 12 مرد بدنساز (با میانگین سنی 07/1±4/19 سال، وزن 7/12±4/67 کیلوگرم، قد 6/6±3/177 سانتیمتر، شاخص تودة بدنی (BMI) 2/3±3/21 و سابقة تمرینی 7/8±8/13 ماه) به صورت داوطلب به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس طرح متقاطع به دو گروه مکمل (12=n) و دارونما (12=n) تقسیم شدند. یک هفته قبل از شروع پیشآزمون یک گروه مکمل تورین (6 گرم در هر روز) و گروه دوم پلاسیبو مصرف کردند و پس از این مدت در مرحلة اول آزمون شرکت کردند. سپس، آزمودنیها یک دورة wash out دو هفتهای را سپری کردند. سپس، به مدت یک هفته آزمودنیهایی که در مرحلة اول مکمل تورین مصرف میکردند، پلاسیبو مصرف کردند و برعکس. پروتکل تمرین شامل انجام یک جلسه فعالیت مقاومتی کل بدن با تأکید بر بخش برونگرای حرکات بود. اندازهگیری نمونههای خونی در فواصل قبل، 24 و 48 ساعت پس از پروتکل فعالیت ورزشی مقاومتی به عمل آمد. علاوه بر نمونههای خونی، شاخص DOMS نیز در فواصل قبل، بعد، 24 و 48 ساعت پس از اجرای پروتکل ارزیابی شد. نتایج نشان داد پروتکل تمرین مقاومتی منجر به افزایش کراتین کیناز (CK)، لاکتات دهیدروژناز (LDH)، میوگلوبین (Mb) و میزان درک کوفتگی عضلانی (DOMS) میشود. با این حال، نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد مصرف مکمل تورین به مدت 7 روز منجر به تغییر معنادار مقادیر سرمیCK ، LDH،Mb ، میزان کورتیزول، همچنین DOMS ناشی از فعالیت ورزشی مقاومتی برونگرا در مردان بدنساز نمیشود. با وجود اینکه تفاوتها به لحاظ آماری معنادار نبود، اما مقایسة الگوی تغییرات CK، Mb و DOMS نشاندهندة وضعیت نسبی بهتر گروه مکمل در مقایسه با گروه دارونماست. لذا، برای روشنتر شدن تأثیر مکملسازی تورین بر شاخصهای آسیب سلولی ناشی از فعالیت ورزشی به دریافت طولانیمدتتر مکمل تورین و استفاده از الگوهای تمرینی متفاوت نیاز است.